اندر احوالات روزهای زیبای ماه هفتم بارداری من
لطفاَ جهت مطالعه روی ادامه مطالب کلیک کنید.
سلام
امروز دوشنبه ۱۳ بهمن عاشق ماه بهمن و اسفندم چون خبر از اومدن بهار میدن فصل دوست داشتنی من، ایشالله میخوام از هفته دیگه کارهای عیدم رو شروع کنم البته به کمک کارگر دوست دارم امسال کارهام زودتر تموم بشه نمیخوام مثل همیشه تا لحظه آخر سال تحویل کار داشته باشم.
اون هفته یه سری از لوازم نی نی جونم رو خریدم ایشالله تکمیل شد عکسش رو میذارم ولی هنوز یه سری مونده، بماند که همه چی واقعاَ گرونه ولی واقعا اذت بخشه ایشالله خدای مهربون نصیب همه کنه.
چند روزه سرکار نرفتم جون دوباره سرما خوردم از اول بارداری تا حالا این سومین باره که سرما میخورم دیگه خسته شدم باید بیشتر به خودم برسم.
خدا روشکر این روزها به خیر و خوبی میگذره ایشالله همیشه برای همه همینطور باشه البته با توکل به خدای بزرگ.
خیلی دوست دارم این چند ماه هم هر چه زودتر به خیر بگذره و بتونم فرزندم رو بغل کنم و نگاهش کنم و شکر خدا. خدایا وقتی دیروز رفتم سونو و دکتر گفت جنین حدود یک کیلو و دویست گرم وزن داره و من اونو تماشا میکردم آرزو کردم این روزها رو همه منتظرا ببینن آرزو کردم برای همه دوستان و عزیزانم تا هر چه زودتر دامنشون سبز بشه به حق خوبانت.