روزهای زیبای ماه ششم بارداری
لطفاً جهت مطالعه روی ادامه مطالب کلیک نمایید.
سلام
خدا رو شکر ماه شش بارداری هم به خیر گذشت, دیگه میتونم تکون های نی نی رو احساس کنم, حالا دو سوم راه انتظار تموم شد و فقط یک سوم مونده خدا رو شکر این روزها به خوبی میگذره و مشکلی ندارم به نظرم ماه شش یکی از راحت ترین و بی دردسر ترین ماهها بود. تا حالا نزدیک به 5 کیلو چاق شدم چون خیلی چاق نبودم زیاد ناراحت نیستم لااقل اینجوری فکر میکنم نی نی داره بزرگ میشه از اینکه شکمم بزرگ میشه و لباس هام تنگ خیلی خوشحالم و به نظرم این موضوع هم یکی از زیبایی های دوران زندگی یک زن میتونه باشه.
این روزا خیلی دوست دارم برم خرید دوست دارم یه عالمه پول داشته باشم هرچی دلم میخواد برای نی نی جونم بخرم , همش کارم شده برم تو اینترنت و چرخ بزنم و وسایل سیسمونی رو بررسی کنم.
با اینکه خدا رو شکر تو اداره خیلی کار ندارم و رییس هوام رو داره بازم یکی هست که از شنیدن صداش حرص بخورم و به خدا واگذارش کنم و منتظر روزی باشم که خدا جواب رفتارهای زشت و بدبینانه اش رو بده, امیدوارم تا روزی که ایشالله از مرخصی برمیگردم هم اون از اینجا رفته باشه هم شرایط برام مهیاتر و بهتر از همیشه باشه.
ایشالله تصمیم دارم از سه ماه باقی مونده فقط دو ماهش و بیام سر کار یعنی ایشالله تا عید البته سعی میکنم تا میتونم مرخصی بگیرم و به خودم خیلی فشار نیارم ولی از فروردین احتمالا دیگه نمیام.
تصمیم گرفتم برای دخترم یه وبلاگ اختصاصی درست کنم و اینجا بیشتر مخصوص خودم باشه, دوست ندارم خاطرات روزهای سخت گذشته تو وبلاگش باشه.
دکتر گفته باید مواظب تغذیه ام باشم یکم قند خونم بالاست البته با توجه به اینکه جفت هم یکم پایینه باید کلا مواظب باشم, توکل به خدا سعی خودم رو میکنم.
این روزا در تمام لحضات زیبا دعا گوی تمام منتظر ها هستم و از خدای بزرگ میخوام هرچه زودتر انتظار به سر بیاد خدا دلشون رو با اولاد سالم و صالح شاد کنه.