عسل من و باباشعسل من و باباش، تا این لحظه: 9 سال و 26 روز سن داره

زندگی زیباست...

خدایا دوست دارم

جهت مطالعه ادامه مطالب را کلیک کنید. سلام شنبه 10 آبان باورم نمیشه که 10 آبان باشه خدا رو هزاران بار شکر که تا الان 14 هفته است که نام زیبای مادر بر من نهاد خدایا میشه لطفاً این حس زیبا رو به همه منتظرا بچشونی و ایشالله به خوشی حس زیبای مادری ادامه داشته باشه, خدایا لحظه لحظه این روزا وقتی در پناه تو باشم زیباست و آرام, و وای از لحظه هایی که یهو نگران میشم چرا من حالت تهوع ندارم, چرا من هیچ حسی ندارم, چرا دلم تیر کشید, چرا اینجوری شد چرا ... یه وقتایی فکر کنم خدا هم از دستم خسته میشه که در هر حالتی نگرانم ولی وقتی میگم خدایا به تو پناه میبرم دریای افکارم آروم میشه و توکل میکنه به خالق بزرگ هستی به کسی که هست و نیست در دستان اوست....
10 آبان 1393

ببار ای بارون ببار

جهت مطالعه روی ادامه مطالب کلیک کنید. ببار ای بارون ببار، بر دلم گریه کن خون ببار بر شب تیره چون زلف یار، بهر لیلی چو مجنون ببار فدای غم های تو، خون میچکد از چشمای تو بی تاب روی زیبای تو، می سوزه عالم در پای تو خون دل آسمون، زبون میگیره صاحب زمون، ای امان، ای امان، ای امان، عمه جان، عمه جان، عمه جان دل زارم در تبه، گوشه ی چادر زینبِ امشب جون همه بر لبه، روضه خون مادر زینبِ وای زینــــــــــــــــــب رسیده جون بر لبم، می سوزه سینه پر تبم آسمون تیره ی شبم، قربونی غم زینبم وای زینــــــــــــــــــب اگر که غوغا نکرد، اگه شکوه ز غم ها نکرد سفره ی دلشو وا نکرد، غصه جیگرشو پاره کرد وای زینــــــــــــــــــب!! ...
7 آبان 1393

الهی توکل به خودت

جهت مطالعه روی ادامه مطالب کلیک کنید. سلام سلام به خدای مهربون سلام به همه اونایی که سفارش منو به خدا کردن سلام به فرزندم, خدا منو ببخشه ولی هنوز که هنوزه با ترس و لرز میگم فرزندم همش میگم خدایا یعنی میشه من بچه ام رو بغل کنم شیر بدم و همش ازت تشکر کنم. الهی توکل به خودت تو این چند هفته بعضی روزا پر از استرس بود و بعضی روزا پر شادی و بعضی روزا پر از نگرانی و فقط صبر بود که باعث گذشت این روزها میشد.  سه شنبه 11 شهریور وقت دکتر داشتم که ظهرش دوباره لک دیدم که باز منو نگران کرد عصر رفتم دکتر و سونو کرد گفت ساک حاملگی با اندازه 14 میلیمتر دیده میشه, دوهفته دیگه بازم بیا تا برسم خونه لک به خون تبدیل شد و همه امید منو...
14 مهر 1393

خدایا هزاران بار شکر

جهت مطالعه روی ادامه مطالب کلیک کنید. سلام شنبه اول شهریور با وجود اینکه میدونم روز حساسی سرکارم دارم ولی هیچ چیز دیگه از اداره برام مهم نیست با اعتماد به نفس زنگ میزنم و میگم دیر میام، میرم آزمایشگاه و آزمایش میدم طبق معمول رگ پیدا نمیشه انگار به زور ازم خون میکشن  هیچ کس موقع خون دادن صداش در نمیاد به جز من که واقعا درد داشت ولی این درد اصلا برام مهم نبود شاید جز دردهای زیبای زندگی بود، ازش میپرسم کی حاضر میشه جوابش میگه ساعت 5 میگم میشه زودتر میگه نه . میام اداره وجودم رو سراسر استرس گرفته اگه با کسی حرف نزنم میمیرم به یکی از همکارام که رابطه خوبی باهم داریم میگم خیلی خوشحال میشه یه کم آروم میشم ساعت 2 دوباره میرم آ...
4 شهريور 1393

بازم شمارش معکوس

لطفاً جهت مطالعه روی ادامه مطالب کلیک کنید. سلام شنبه 26 بهمن بازم در وضعیت شمارش معکوس هستم جمعه پیش 18 بهمن رفتم بیمارستان عرفان برای آی یو آی وقتی چهارشنبه 16 بهمن تو برف قشنگ زمستون با ترس و لرز از لیز خوردن رفتم مطب دکتر برام روز قشنگ و خاطره انگیزی بود صبحش رفتم موهامو رنگ کردم بعضی از روزها برای آدم خاطره انگیز میشه مثل همون چهارشنبه دکتر گفت بزرگترین فولی حدود 22 میلی هست شب hcgبزن حدود ساعت 12:30 شب بود که با آقای پدر رفتیم و زدیم. به دکتر یه آزمایشم رو نشون دادم گفت یه ویروس تو بدنت هست البته گفت هیچ کاری با این ویروس نمیشه کرد گفت ممکنه از هر 3 نفر یه نفر این ویروس رو داشته باشن فقط باید امیدوار بود تا این ویروس فعال نشه ...
26 بهمن 1392

نگرانی های مامان نی نی

سلام خیلی نگرانم ... ادامه مطالب را کلیک نمایید سلام وای که خدایا چقدر نگرانم، خدایا کمکم کن خدایا بهم صبر بده، خدایا من فاطمه بنده حقیرتم که شدیداً نیاز به راهنمایی و کمکت دارم خدای خوبم خودت در بهترین ماه به من هدیه ای دادی حالا با کمال خضوع و خشوع ازت می خوام که این هدیه رو برام نگه داری ازت می خوام مواظب همه نی نی ها باشی مواظب نی نی ما هم باشی. خدایا چند روزه که یه چیزایی منو خیلی نگران کرده خدایا همه چی دست شماست مرگ و زندگی پس ای خدای متعال ای خدای بزرگ ازت کمک می خوام که جز شما کسی رو ندارم. دوست دارم   ...
22 مرداد 1391

خدایا شکرت انتظار بسر رسید

در شب میلاد منجی عالم حضرت مهدی (عج) انتظار این مامان منتظر بسر آمد ... جهت مطالعه ادامه مطالب را کلیک کنید وای خدایا شکرت شب نیمه شعبان عیدی گرفتم و متوجه شدم که نی نی دار شدیم خدایا به ماه عزیز همه مامان های منتظر انتظارشون بسر بیاد.   خدایا شکر، خدایا از این به بعد برای سلامتی نی نی دعا می کنم که ان شاء الله سالم باشه. خدایا شکرت ، خدایا ممنونم ، خدایا هیچ وقت این روز رو فراموش نمی کنم بهترین عیدی رو به من دادی نی نی جون خیلی مواظب خودت باش هر وقت چیزی خواستی بگو، خدایا مواظب نی نی باش اون خیلی کوچیکه مواظب همه نی نی ها باش مواظب نی نی منم باش. نی نی عزیزم بدون که بعد یکسال انتظار خیلی از اومدنت خوشحالیم...
17 تير 1391