عسل من و باباشعسل من و باباش، تا این لحظه: 9 سال و 27 روز سن داره

زندگی زیباست...

بهار

1391/11/29 18:13
نویسنده : مامان فاطمه
308 بازدید
اشتراک گذاری

جهت مطالعه مطالب مامان آینده روی ادامه مطالب کلیک کنید.

سلام

ساعت 17:50 روز یک شنبه 29 بهمن اداره هستم همه رفتن دیروز رئیس همه رو اضافه کار نگه داشت ولی من پیچوندم ولی گفت باید امروز عوض دیروز بمونی گفتم باشه چون من دیروز کار داشتم که به کارم هم رسیدم.


یه سری زدم به بلاگ های دیگران یکشون رو که داشتم خاطراتشو می خوندم از اول تا آخرش با چشم اشکبار خوندم. چه می دونم یه جورایی وقتی آدم مشکلات دیگران رو می دونه آروم میشه یا می بینه اوضاع خودش بهتره خدا رو شکر میکنه.


عنوان این مطلب رو گذاشتم بهار چون دیگه داره بوی بهار میاد من عاشق بهارم خودم هم بهار متولد شدم من خیلی ماه اسفند رو دوست دارم چون برای بهار آماده می شیم البته امان از کارای عید که هنوز هیچ کاری نکردم تازه یکم هم ریختم و پاچیدم به این امید که می خوام تمیز کنم . ای بابا

بابای نی نی می خواد آخر هفته برای کار بره سفر وقت خوبی تا تنهایی یکم کار کنم آخه تنها بهتر کار می کنم.


این ماه که رفتم پیش برنجیان یه قرص جدید داد گفت اگه نشه ماه دیگه باید یه جور دیگه موضوع رو بررسی کرد. ان شاء الله این ماه بشه که نیاز به بررسی نباشه الهی آمین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)